مدیریت فرآیند به کارگیری موثر و کارآمد منابع مادی و انسانی در
برنامهریزی، سازماندهی، بسیج منابع و امکانات، هدایت و کنترل است که برای
دستیابی به اهداف سازمانی و بر اساس نظام ارزشی مورد قبول صورت میگیرد.
مدیریت از دیدگاه اسلام
معنای لغوی مدیریت «اداره کردن» است و مدیر یعنی اداره کننده، اسم
فاعل از مصدر اداره بر وزن اقامه است. در متنهای اسلامی کلمه مدیر نیامده ولی به
کلمه مدیر اشاره شده است. در نظام اسلامی واگذاری، قبول و احراز مناصب اجتماعی و
مدیریتی مسوولیت است، نه حق یا وسیله سود جویی.
برخی صفات مدیر از دیدگاه اسلامی
1.
داشتن ایمان و تعهد
2.
داشتن شایستگی و لیاقت انجام
امور
3.
وفای به عهد و امانت داری
4.
داشتن روحیه انتقادپذیری
5.
داشتن سعه صدر و شکیبایی در
برخورد با مسایل
6.
شور و مشورت با افراد صالح و
شایسته
7.
عدم سو استفاده مدیر و وابستگان
از امکانات
8.
برقراری عدالت، قضاوت و داوری
فراگیری مدیریت در اساس به دو روش صورت میگیرد. اول از طریق آموزش و
دوم ضمن انجام کار؛ البته میتوان ترکیبی از دو روش را نیز بکار برد.
یادگیری ضمن کار به کندی و همراه با خطا صورت میپذیرد و کافی نیست، زیرا تاکید در
واحدها بر انجام کار است، نه آموزش.
طبقه بندی مدیران سازمان:
1.
مدیران عالی
2.
مدیران میانی
3.
مدیران اجرایی
وظایف مدیران
مدیران عالی مسوول تعیین اهداف
سازمان، ارزیابی محیطی و تصمیمگیری کلان هستند.
مدیران میانی مسوول گزارشدهی
به مدیران عالی، نظارت بر مدیران اجرایی و تخصیص منابع هستند.
مدیران اجرایی مسوول گزارشدهی
به مدیران میانی، نظارت بر کارکنان، ایجاد هماهنگی فعالیتها و ورود به جزئیات فرآیندها
هستند.
شش وظیفه کلیدی یک مدیر
برنامهریزی: به عنوان «طرحی برای
آینده مطلوب و تعیین راههای موثر رسیدن به آن» تعریف شده است. برنامهریزی وسیلهای
است که مدیران با توسل به آن، وضعیت واحد یا سازمان تحت نظارت خود را در آینده پیش
بینی و ابراز، وسایل، راهحلها و راهبردهای مناسب برای تحقق هدفهای از قبل تعیین
شده را فراهم میکنند.
سازماندهی: یعنی شکستن هدف کلی
و ماموریت اصلی سازمان در قالب هدفهای جزییتر و وظایف واحدها به منظور تحقق هدف
یا هدفهای از قبل تعریف شدهی سازمان است. در سازماندهی، وظایف، اختیارات و مسوولیتهای
واحدها و پستها مشخص میگردد و نحوهی هماهنگی این متغییرها و یا عوامل معین میشود.
سازماندهی نوعی فعالیت مستمر و مداوم است که مدیران همواره با آن
روبرو هستند و منحصر به طراحی سازمان در هنگام شکلگیری آن نمیشود.
کنترل و نظارت: فعالیتی است که ضمن
آن، عملیات پیش بینی شده با عملیات انجام گرفته مقایسه میشود و در صورت وجود
اختلاف و انحراف بین آنچه باید باشد و آنچه هست، نسبت به رفع مشکل و اصلاح این نوع
انحراف، اقدام لازم انجام میگیرد.
هدایت: یکی از مهمترین
وظایف مدیریت و رهبری، جهت دادن و نفوذ بر اعضای سازمان میباشد. رهبری اثر بخش
مستلزم اعمال نفوذ و اثرگذاری بر افراد است و مدیر اثر بخش، با افراد تحت نظارت
خود هماهنگی دارد.
برقراری ارتباط: ارتباط تار و پود سازمان
را به هم پیوند میزند و موجب یکپارچگی سازمان میشود. مسوولیت برقراری و حفظ شبکهی
ارتباطی سالم و اثربخش بر عهدهی بدنهی مدیریت (کلیهی مدیران در سطح عالی، میانی
و عملیاتی) است. کلیهی فعالیت های مدیران بدون برخورداری سازمان از نظام ارتباطی
اثر بخش فلج خواهد شد.
تصمیمگیری: عبارت است از انتخاب
یک راه حل از راه حلهای ممکن؛ وظیفه اصلی مدیران هر سازمان آن است که در رابطه با
هر مسئله، کلیهی راه حلهای موجود را بررسی و بهترین راه حل را برای رفع هر مشکل یا
مسئله انتخاب و عواقب تصمیم را سنجش کند.
مدیران سنتی یا مدیران مدرن
اغلب زمانی که صحبت از مدیران سنتی و مدیران مدرن میشود. مقایسه بین
الگوهای رفتاری و سطح تحصیلات آنها میشود، در اینکه مدیران سنتی و مدرن هر
دو به دنبال افزایش بهرهوری و بهبود اثر بخش منابع سازمان خود هستند، شکی نیست.
هم چنین میتوان گفت: هر دو گروه به اهمیت نیروی انسانی به عنوان مهمترین منبع
سازمان، اتفاق نظر دارند. اما به طور قطع شیوهای که برای رسیدن به این اهداف
مشترک دارند، متفاوت است. یک مدیر سنتی ترجیح میدهد ابزارها و روشهای قدیمی که
از قبل تجربه استفاده از آنها را دارد، به کارگیری کند اما مدیریت مدرن همیشه
تلاش برای به روز شدن و استفاده از روشها و امکانات جدید را دارد. امروزه مدیران
مدرن به سبب قالب ارتباطی و فهم فناوارنه موجب انگیزش کارکنان و افزایش بهرهوری
سازمان میگردند.