اخبار

مدیرعامل شرکت ایده‌پردازان صنعت فولاد:

هدف بدون استراتژی فقط یک رویاست

هدف بدون استراتژی فقط یک رویاست

یادداشتی از مهندس دادرس مدیرعامل شرکت ایده‌پردازان صنعت فولاد

با موضوع: هدف بدون استراتژی فقط یک رویاست

 

برنامه‌ریزی و پیاده‌سازی استراتژی، بزرگ‌ترین کار هر سازمان است که در تمامی مراحل بقای سازمان، همراه آن است و نمی‌توان بررسی آن را نادیده گرفت. این را باید به خاطر داشت که برای دستیابی به هر هدف بزرگ به یک استراتژی تمام‌عیار نیاز داریم تا سازمان بتواند همواره در بازار رقابت کند و از رقبای خود جلوتر و موفق‌تر ظاهر شود. در همین راستا، شرکت ایده‌پردازان صنعت فولاد استراتژی‌های خود را بر اساس روش‌ها و متدهای نوین علم مدیریت استراتژیک انتخاب کرده و با برخورداری از تجارب ارزشمند و بهره‌مندی از نیروی انسانی متخصص، ‌توانسته است فرهنگ سازمانی مطلوبی در مسیر اجرای استراتژی‌ها ایجاد کند.

استراتژی، در عام‌ترین معنای خود، شامل ابزاری است که افراد یا سازمان‌ها از طریق آن به اهداف خود دست پیدا می‌کنند. بسیاری از منابع علمی موجود در این حوزه تعاریف مختلفی از استراتژی ارائه می‌کنند. وجه اشتراک تمام تعاریف استراتژی چنین است: استراتژی بر دستیابی به اهداف خاص تمرکز دارد (با در نظر داشتن تخصیص بهینه منابع) و نیز استراتژی چند تصمیم یا اقدام درست یا منسجم را نشان می‌دهد که بیانگر مسیر ما برای رسیدن به اهداف مطلوب است.

کسب‌وکارهای مختلف اهداف متفاوتی دارند و برای تحقق اهداف خود، مسیرهای متفاوتی را طی می‌کنند. این مسیرهای متفاوت، استراتژی کسب‌وکار هر یک از مشاغل را تشکیل می‌دهد. گاهی اوقات تشکیل و اجرای یک کسب‌وکار موفقیت‌آمیز بسیار دشوار است. با دنیای متغیر امروز، استراتژی‌های کسب‌وکار نیز باید انعطاف‌پذیر و قابل تغییر باشند تا بستر موفقیت سازمانی را مهیا کنند.

منابع علمی معمولا استراتژی کسب‌و‌کار را به عنوان یک برنامه سطح‌بالا برای دستیابی به اهداف خاص تجاری تعریف می‌کنند. این در حالی است که برنامه‌های استراتژیک هنگامی به موفقیت می‌رسند که منجر به رشد مشاغل، ایجاد موقعیت رقابتی قوی و عملکرد مالی قوی شوند. طبیعی است هنگامی که استراتژی سطح‌بالا شکست می‌خورد، شرکت باید یا استراتژی خود را تغییر دهد یا خود را برای ورشکستگی آماده کند.

بر اساس آنچه گفته شد، استراتژی کسب‌وکار، برنامه کاربردی شرکت برای دستیابی به چشم‌انداز خود، اولویت‌بندی اهداف، رقابت و بهینه‌سازی عملکرد مالی با الگوی مخصوص کسب‌وکار مشخص است.

اهداف تجاری، بدون داشتن استراتژی، فقط رویا هستند. بنابراین، اگر وارد بازار شویم بدون اینکه برنامه‌ریزی درستی برای تدوین صحیح و اجرای استراتژی خود داشته باشیم، قطعا وارد مسیر ناامن اقتصادی شده‌ایم. با افزایش رقابت در بازارهای امروزی، اهمیت استراتژی کسب‌و‌کار بر همگان آشکار شده است. دلایل اهمیت به‌کارگیری استراتژی کسب‌وکار عبارت‌اند از:

·        استراتژی به واقع بخشی از برنامه کسب‌وکار هر سازمان به شمار می‌رود و در اصل، طرح رسیدن به نقطه مورد نظر است؛

·        استراتژی‌ها به‌خوبی نقاط قوت و قابل بهبود را به نمایش می‌گذارند و در نتیجه، پس از تدوین استراتژی، سازمان می‌تواند گزارش عملکرد خود را داشته باشد و تحلیل کند؛

·        اگر  استراتژی به‌خوبی تدوین شده باشد، هر مرحله از توسعه کسب‌وکار دارای برنامه‌ریزی می‌شود و همه می‌دانند در چه زمانی، چه کاری باید انجام دهند و به این ترتیب، فعالیت‌های تجاری به طور خودکار کارآمدتر و مؤثرتر می‌شوند؛

·        استراتژی کسب‌وکار بر مطلوبیت سرمایه‌گذاری و توسعه قوت‌های سازمان اثر می‌گذارد و بنابراین استفاده از استراتژی، خود یک مزیت رقابتی است؛

·        استراتژی این امکان را به ما می‌دهد که تصمیم بگیریم چه مسیری باید دنبال شود تا ابتدا به اهداف کوچک و موقت برسیم و سپس به سمت اهداف اصلی حرکت کنیم. این سبب تسهیل کنترل فعالیت‌ها می‌شود.

سطوح مختلف استراتژی کسب‌وکار

استراتژی‌های سازمانی معمولا در حوزه‌های مهم سازمان شامل منابع انسانی، انرژی، توسعه و تثبیت بازار و محصولات، تکنولوژی (تجهیزات و روش‌ها)، رضایت مشتریان، محیط زیست و ... تعریف می‌شوند و به صورت همگرایانه به تحقق اهداف سازمان‌ها می‌انجامند.

اتخاذ استراتژی‌های درست و اجرای موثر آن‌ها سبب دستیابی سازمان به اهداف مطلوب خواهد شد که این اهداف به طور کلی شامل این مواردند: رشد اقتصادی سازمان (سود سازمان)، توسعه عملکرد نیروی انسانی و ایجاد بهره‌وری نیروی کار، افزایش بهره‌وری تجهیزات، کاهش قیمت تمام‌شده، مصرف اقتصادی و بهینه منابع سازمان (مواد اولیه و انرژی)، ایجاد تعهد مشتریان و توسعه بِرند سازمان، حفاظت از محیط زیست و توسعه فرهنگ نوآوری و خلاقیت.

باید توجه داشت همه کسانی که به ‌نوعی با کسب‌وکار سازمان در ارتباط‌اند (مانند کارمندان، شرکا و سهامداران شرکت) بر تحقق یک هدف تجاری واحد تمرکز دارند. فعالیت‌های هر کدام از آن‌ها، با توجه به سطح و نوع مشارکتشان در سازمان، از طریق استراتژی‌های مختلف تجاری مشخص می‌شود. بر اساس این مشارکت، استراتژی‌های کسب‌وکار را می‌توان در سه سطح طبقه‌بندی کرد:

·        سطح شرکتی (corporate level): سطح شرکتی وسیع‌ترین و بالاترین سطح استراتژی است. این نوع استراتژی، طرحی را برای دستیابی به اهداف تجاری تعریف می‌کند که از نظر زمانی، طولانی‌مدت است، اما بر اساس عدم قطعیت و شرایط متغیر بازار، به صورت دینامیکی اجرا می‌شود و انعطاف‌پذیری لازم را دارد. استراتژی‌های سطح شرکتی در ساختار (سطح) کلی سازمان اجرا می‌شوند.

·        سطح واحد تجاری (business unit level): در این سطح، باید بخش‌های مختلف یک کسب‌وکار در نظر گرفته شوند؛ یعنی اهداف کلی در بخش‌های توسعه، بازاریابی، فروش، مالی و اجرایی تدوین شوند. داشتن یک استراتژی در سطح واحد تجاری به شما امکان می‌دهد هزینه‌ها و مزایای هر واحد تجاری را ارزیابی کنید و تصمیم بگیرید که منابع خود را بیشتر در کدام بخش مصرف کنید.

·        سطح عملکردی (functional level): استراتژی‌های عملکرد شرکت معمولا توسط مدیران هر بخش همچون رهبران بازاریابی، سرپرستان اجرایی و امور مالی تولید می‌شوند. می‌توان گفت استراتژی‌های سطح عملکردی محدود به اقدامات روزمره می‌شوند و تصمیم‌گیری‌‌های مورد نیاز برای ارائه سطح واحد و استراتژی‌های سطح شرکت، همچنین حفظ روابط بین بخش‌ های مختلف را شامل می‌شوند.

عوامل موثر در انتخاب استراتژی

استراتژی را می‌توان از منظرهای مختلف ارزیابی و انتخاب کرد. موارد مختلفی در انتخاب استراتژی مناسب مورد توجه قرار می‌گیرند. یکی از این موارد قدرت چابکی استراتژی در شرایط مختلف است. واضح است که معمولا استراتژی‌ای انتخاب می‌‌شود که دستیابی به اهداف را در بالاترین و سخت‌ترین شرایط تضمین کند (‌در راستای ماموریت و چشم‌انداز سازمان).

دیگر عامل مهم در انتخاب استراتژی، اجرای آسان‌تر و کم‌هزینه‌تر با در نظر داشتن مصرف بهینه منابع است. در این خصوص، یک استراتژی لازم است که در شرایط مختلف به صورت کلی قابلیت اجرای آسان و قابل درک و عملیاتی را داشته باشد. همچنین استراتژی سازمان باید به گونه‌ای باشد که در تمامی سطح و مناظر قابلیت کنترل شرایط را داشته باشد. بدیهی است که آن استراتژی‌ای مناسب است که در تدوین آن، شرایط محیطی، سازمانی و ... به‌خوبی لحاظ شده باشند؛ بدین معنا که روش تدوین آن کاملا منطبق با مدل‌های تدوین و حاصل اطلاعات صحیح و تحلیل درستِ داده‌ها باشد. به علاوه، استراتژی انتخاب‌شده باید تضمین‌کننده درآمد و سود سازمان باشد. از دیگر عوامل موثر در انتخاب استراتژی در یک سازمان می‌توان به مواردی مانند هم‌راستا ساختن توانمندی‌های سازمان برای رسیدن به اهداف، ارائه جذابیت در محصولات یا خدمات با لحاظ کردن کیفیت و قیمت مناسب و در نهایت، تضمین رشد رضایت مشتریان و تضمین موفقیت در بازار اشاره کرد.

باید توجه داشت که در موضوع اجرای استراتژی‌ها، پیوسته تأکید بر عملیات است نه برنامه‌ریزی، زیرا در اینجاست که سازمان خطر شکست استراتژی را به وجود می آورد. موفقیت استراتژی در گرو درست اندیشیدن و درست اجرا کردن است. چه بسیار اندیشه‌ها و برنامه‌ریزی‌های خوبی که صورت می‌گیرد، اما در فرایند اجرا به‌درستی عمل نمی‌شود. در نتیجه، بدیهی است که اجرای صحیح استراتژی‌ها بخشی بسیار مهم در تحقق آرمان سازمان به شمار می‌رود.

از مهم‌ترین مسائل در اجرای استراتژی‌های سازمان می‌توان به اعتقاد رهبران سازمان به استراتژی‌ها، بلوغ سازمان در فرهنگ جاری‌سازی استراتژی، همسویی کارکنان برای اجرا و نیز تخصیص منابع به منظور جاری‌سازی و برنامه‌های هر استراتژی اشاره کرد.

استراتژی سازمانی در ایده‌پردازان صنعت فولاد

هر سازمان، قبل از هر چیز، لازم است که از تدوین صحیح استراتژی‌های خود در محیط کسب‌وکار مطمئن باشد. در شرکت ایده‌پردازان، با وجود فرهنگ سازمانی مطلوب، تدوین استراتژی‌ها بر اساس روش‌ها و متدهای نوین علم مدیریت استراتژیک انجام می‌شود. بنابراین اعتقاد به استراتژی‌ها در همین نقطه شکل می‌گیرد؛ جایی که روش‌های صحیح و تحلیل صحیح داده‌های درست سبب تدوین استراتژی‌های سازمان می‌شوند.

خوشبختانه شرکت ایده‌پردازان صنعت فولاد، با سابقه فعالیت اقتصادی درخشان و با بهره‌مندی از نیروی انسانی متخصص و باتجربه و برخورداری از سوابق ارزشمند در کسب جوایز متعدد و معتبر حوزه تعالی سازمانی، ‌توانسته است فرهنگ سازمانی مطلوبی در مسیر اجرای استراتژی‌ها ایجاد کند. هم‌اکنون این شرکت بلوغی مناسب در حوزه مدیریت دارد. بدیهی است همگرایی و همسویی پرسنل سازمان یکی از مهم‌ترین عوامل موفقیت در اجرای استراتژی‌هاست.

رهبران سازمان (مدیران ارشد) در شرکت ایده‌پردازان صنعت فولاد، خود الهام‌بخش جاری‌سازی استراتژی‌های سازمانی‌اند و در مقاطع زمانی مشخص و با بهره‌مندی از سیستم‌های موجود، به کنترل و اجرای موثر استراتژی‌ها متعهدند. همچنین برنامه‌ریزی صحیح در مسیر جاری‌سازی استراتژی‌ها بخش مهم دیگری از موفقیت استراتژیک شرکت ایده‌پردازان صنعت فولاد است.

این شرکت، در حرکتی جامع و هوشمند، تمام منابع مورد نیاز برای جاری‌سازی استراتژی‌ها را پیش‌بینی کرده و در قالب بودجه مورد نیاز برای کسب‌وکار هر سال ارائه داده و بر همین اساس، پیوسته در اجرای موثر استراتژی‌های سازمان موفق بوده است.

از مهم‌ترین اهداف شرکت ایده‌پردازان صنعت فولاد می‌توان به کاهش قیمت تمام‌شده، ‌افزایش سهم بازار در ارائه خدمات و محصولات و در نهایت، رشد سودآوری اشاره کرد. برای دستیابی به اهداف مطرح‌شده، برنامه‌های عملیاتی مدونی، ‌حاصل از تحلیل رقبا، ‌محیط بیرون و ‌داخلی، ‌مسائل سیاسی و اجتماعی، تغییرات تکنولوژی و ...، ارائه شده است.

به صورت خاص و به منظور دستیابی به این اهداف، استراتژی‌هایی همانند صرفه‌جویی در هزینه‌ها از طریق استفاده بهینه از منابع، افزایش بهره‌وری نیروی کار، تغییر روش‌های فرایند کار، بهره‌گیری از تکنولوژی‌های جدید و کم‌هزینه، کاهش نرخ مصرف انرژی در فرایندهای عملیاتی و توسعه بازار و محصولات (‌از راه بازاریابی موثر و ایجاد مشتریان جدید، ارائه خدمات متنوع، افزایش کیفیت، ارائه قیمت رقابتی، ارائه خدمات و محصولات، دستیابی به بازار و منابع خارجی و برقراری ارتباط موثر برای ایجاد تعهد مشتریان)‌ در نظر گرفته شده‌اند.در این مسیر، چهار عامل مهم انرژی، اقتصاد چرخشی، مسائل زیست‌محیطی و نوآوری به‌خوبی در نظر گرفته شده‌اند.

طبیعتا، با لحاظ کردن استراتژی‌های ارائه‌شده، هزینه‌های مترتب بر فرایند‌های کسب‌وکار در شرکت ایده‌پردازان صنعت فولاد در ابعادی وسیع کنترل خواهند شد و کاهش خواهند یافت و این امر تا حد مطلوب سبب کاهش هزینه تمام‌شده محصولات و خدمات خواهد شد. تاثیر این مهم در سال‌های پیشین به‌خوبی در سودآوری سازمان دیده می‌شود.

از منظر دیگر، دستیابی به بازار تثبیت‌شده و توسعه سهم بازار از طریق تنوع محصولات و خدمات، کاهش قیمت‌ها، افزایش کیفیت و دستیابی به رضایت مشتریان سبب افزایش درآمد و توسعه کسب‌وکار این شرکت شده، به گونه‌ای که هر سال درصد قابل توجهی از سودآوری سازمان حاصل توسعه بازار است. در نهایت، هر دو عامل کاهش هزینه و توسعه بازار (توسعه درآمد) سبب افزایش سودآوری سازمان و دستیابی به هدف نهایی و اقتصادی شده‌اند.

۳۱ خرداد ۱۴۰۱ ۰۹:۱۱
تعداد بازدید : ۸۱۳
کد خبر : ۱,۷۰۲

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید