از مهمترین مباحث
دینی اخلاق است که مهمترین هدف انبیای الهی را تشکیل میدهد. زیرا بدون اخلاق نه دین
برای مردم مفهومی دارد و نه دنیای آنها سامان مییابد. یکی از اهداف اصلی بعثت پیامبر
اسلام (ص) تزکیه نفوس و تربیت انسانها و پرورش اخلاق حسنه بوده است. زندگی پیشوایان
دینی بیانگر همین مساله است که در آنها در همه جا به فضائل اخلاقی دعوت میکردند و
خود الگوی زنده و اسوه حسنها در این راه بودند.
بنابراین میتوان
گفت، اخلاق مجموعه صفات روحی و باطنی انسان است و به گفته بعضی از اندیشمندان، گاه
به بعضی از اعمال و رفتارهایی که از خلقیات درونی انسان ناشی میشود، نیز اخلاق گفته
میشود. در واقع هنگامی که کاری به طور مستمر از کسی سر میزند مانند: امساک در بذل
و بخشش و کمک به دیگران به این دلیل است که یک ریشه درونی و باطنی در اعماق جان و روح
او دارد، آن ریشه را خلق و اخلاق مینامند.
دامنه اخلاق در
حد رفتارهای فردی تلقی میشود. اما رفتارهای فردی وقتی که در سطح جامعه یا نهادهای
اجتماعی سرایت پیدا میکند به نوعی وجه غالب مییابد که جامعه را با آن میتوان شناخت
لذا یکی از عمدهترین دغدغههای مدیران کارآمد در سطوح مختلف، چگونگی ایجاد بسترهای
مناسب برای عوامل انسانی شاغل در تمام حرفههاست تا آنها با حس مسئولیت و تعهد کامل
به مسائل در جامعه و حرفه خود به کار بپردازند و اصول اخلاقی حاکم بر شغل و حرفه خود
را رعایت کنند.
سازمان همکاریهای
اقتصادی و توسعه (OECD) با طراحی یک
زیرساخت اخلاقی که یکی از الگوهای اثربخش مدیریت اخلاقیات محسوب میگردد سعی در کنترل
فساد و حفظ و ارتقای اخلاقیات و اصلاح رفتارهای نامطلوب در اغلب کشورهای عضو خود کرده
است که مهمترین این عوامل عبارتند از: تعهد زهیرات، سیاستمداران و مدیران به رعایت
امور اخلاقی، راهبرد، سیاستها و قوانین و مقررات دقیق و لازم اخلاقی، جو و فضای جامعه
و سازمان، سیستمها و مکانیزمهای انگیزشی برای تشویق به انجام رفتار اخلاقی،
برنامههای آموزشی، سیستمها و مکانیزمهای انگیزشی برای تشویق به انجام رفتار اخلاقی،
برنامههای آموزشی کارآمد و مؤثر، سیستمهای کنترلی و ارزیابی کارآمد و مؤثر درون و
برون سازمانی، دلایل و استدلال عقل پسند کافی برای پذیرش اخلاق، موقعیتهای شغلی،
نیازهای شخصی و جامعه مدنی فعال.
لذا در مجموع میتوان
گفت چنانچه یک زیرساخت اخلاق از کارکرد صحیحی برخوردار گردد، محیطی را فراهم میآورد
که استانداردها و شاخصهای رفتار شخصی مطلوب، مورد تشویق و حمایت قرار گیرد. در نتیجه
اخلاقی بودن یا نبودن رفتارها و عملکرد میتواند موجب بروز پیامدهای مثبت یا منفی در
سطح سازمان گردد.
سلامت سازمانی
میتواند به عنوان پیامد مثبت و فساد سازمانی به عنوان پیامد منفی انگاشته شود. این
موضوع عموماً در اشکال رشوه، خویشاوندگماری، پارتی بازی و تعارض منافع روی میدهد
و به طور طبیعی مخالف مصالح و منافع آحاد مردم است.
سلامت مالی،
سودآوری سازمان، دستیابی به محصولات و بازارهای جدید، مشارکت کارکنان در تصمیمگیریهای
سازمانی، تقدیر از مشارکت کارکنان در کارها، توسعه کارکنان، یادگیری مستمر، ارتباط
موثر با مشتریان سازمان، اهداف روشن، مدیریت عملکرد و ترفیع کارکنان، جلوه های سلامت
اداری را بازگو میکند.
به عنوان مثال،
اختیارات سمت به عنوان یکی از عوامل تاثیرگذار بر رفتار اخلاقی مطرح شده است. در سمتهایی
که از اختیارات زیادی برخوردارند و قدرت تصمیمگیری در یک جا متمرکز شده است، در صورت
عدم وجود نظارت کافی امکان سوءاستفادههای مالی وجود دارد.
همچنین روشن نبودن
اهداف و ابهام در هدف میتواند به فساد اداری منجر شود در حالی که داشتن اهداف روشن
برای بلندمدت و کوتاه مدت میتواند سلامت اداری را تقویت نماید. نظام پاداش نیز در
سطح عوامل اثرگذار میتواند به تقدیر مناسب از مشارکتهای کارکنان کمک کرده و بدین
سان زمینه بروز رفتار و افعال اخلاقی را فراهم ساخته و سلامت اداری سازمان را ارتقاء
بخشد.