تا چشم کار میکرد خودروهای سنگین و آدمهای قویهیکل به دورم هجوم میآوردند. به غیر از ما کسی آنجا نبود، به دلم افتاده بود، دلیل حضورشان ما هستیم.
به خودم که آمدم سوار بر ارابهای بودم که بعد فهمیدم اسمش کامیون است. زیرچشمی مسیر را دید میزدم. هرچه بیشتر میرفتیم شکل مناظر از بیابان و برهوت به شهر و آبادانی تبدیل میشد. با صدای ترمز افکارم درهم شکست و سکوت به همهمه تبدیل شد.
گویی قرار نیست، کسی به سوالاتمان پاسخی دهد. با رفتن بر روی سکو وزنمان کردند و بعد از آن، پایان مسیر با ریخته شدن بر روی زمین اعلام شد. به جایی قدم گذاشتیم، که قبل از ما هزاران هزار شبیه ما آنجا بود. دیگر تنها نبودیم، خوشحالی و نگرانی توامان وجودم را فرا گرفت.
خوشحال از خلاصی تنهایی، نگران از بیاطلاع بودن. چند روزی به حال خودمان رها بودیم، شاید میخواستند، آنجا را بهتر بشناسیم. شاید قانون همین بود و شاید هم... صبح زود وقتی خورشید چشمش را باز کرد دوباره وقت سواری گرفتن بود.
اما قبلش تمیز شدیم. نفسمان تازه و زنگار از رخمان جدا شد. حرکتمان با شتاب آغاز شد. این بار دلشوره داشتم. برق آفتاب سرتا پایم را آتش زد و نگرانیم را دوچندان کرد. از میان کوهی از همکیشانم عبور داده شدیم. وقتی پشت سرم را نگاه کردم، درب ورودی را که چند روز پیش از آن داخل شدیم را دیدم که همان کامیون پر وارد شد، گویی این تکرار خیال پایان ندارد و خورشید در این شهر غروب نمیکند.
ناگهان همه چیز و همه جا تاریک شد. سرم را بالا گرفتم و سقفهای بلندی را که واردشان شدیم دیدم. علاوه بر تاریکی گرما دوچندان شد و شرشر عرق لحظهای قطع نمیشد. اگر میخواهی بدانی من چه هستم، چند سطر دیگر منتظر بمان.
قدرت عجیبی ما را به سوی خود کشاند و به بالا برد. بین زمین و آسمان معلق بودیم که با سقوط آزاد به درون درهای بزرگ و داغ افتادیم. شدت گرما به حدی رسید که ذره ذره ذوب شدیم. از این به بعد چیزی یادم نمیآید. تا چشم باز کردم، دیدم شکلی عجیب، اما زیبا هستم. یک قسمت از سطحی صاف و صیقل خورده. قدرتمند و استوار مثل فولاد! آری فولاد شده بودم دیگر قراضه نبودم.
تا الان از گفتن اسمم شرم داشتم، آخر بدون استفاده و تنهای تنها یک جای دور و پرت بودم. اما حالا قصه فرق کرده و با افتخار فریاد میزنم، فولاد هستم. راستی اسم جایی که تبدیل به فولاد شدم. شرکت فولاد خوزستان بود. شهری بزرگ که زندگیبخش است، بیوقفه تولید میکند.
در ادامه معرفی واحدهای متصل به تولید به سراغ کارگاه ضایعات فلزی رفتیم. جایی که انبوهی از ضایعات فلزی در انتظار تفکیک و آمادهسازی برای ورود به چرخهی تولید هستند. وسعت سایت به حدی بود که برای طی کردنش با پای پیاده ساعتها وقت نیاز است. کارگاه ضایعات فلزی 24 ساعت شبانه روز فعال است و عبور و مرور خودروهای سنگین دائمی است.
مهران غضنفری رئیس جوان کارگاه ضایعات فلزی پاسخگوی سوالات خبرنگار رویداد از حال و هوای واحد است.
ضمن معرفی خودتان، در مورد ویژگیهای واحد و وظایف کارکنان توضیح دهید؟
مهران غضنفری، دارای مدرک فوق لیسانس شیمی از دانشگاه علوم و تحقیقات اهواز و رئیس واحد کارگاه ضایعات فلزی که در مجتمع به نام سایت قراضه از آن یاد میشود. از ویژگیهای بارز این واحد وسعت جغرافیایی آن بوده که یکی از بزرگترین سایتهای رو باز شرکت محسوب میشود. از مهمترین وظایف واحد میتوان به: تامین شارژ فلزی، ارزیابی و درجهبندی ضایعات ورودی، فرآوری، حمل و ارسال قراضه جهت شارژ در کورهها اشاره کرد.
جزئیات مسیر قراضه از ورود تا رسیدن به کوره را تشریح کنید؟
پس از ورود قراضه به شرکت، اقدام به جداسازی آنها میشود. قراضهها به دو دستهی عمده صنعتی و خانگی تقسیم شده و در مراحل مختلف: اقدام به جداسازی ناخالصیها مانند: فوم، شیشه، پلاستیک و استاندارسازی ابعاد میکنیم.
در گذشته قراضهی فرآوری شده به وسیلهی واگن و کامیون به سمت فولادسازی حمل و توسط جرثقیل 20 تنی، شارژ زنبیل میشد.
در چند ماه اخیر وظیفه کارکنان شرکت فولاد خوزستان بیش از پیش به سمت نظارت، ارزیابی و ارزشگذاری سوق داده شده است؛ خرید و فرآوری قراضه بر عهده پیمانکار میباشد. هدف از این تغییر سیاست برونسپاری سازمانی است. در روند فعلی، قراضه فقط به وسیلهی کامیون به سایت فولادسازی حمل میشود. قراضههای فرآوری شده در دو محل حوضچههای ضلع شمالی و سالن فولادسازی نگهداری میشوند.
از نقاط مختلف شرکت بومهای چنگکداری دیده میشود که دائما در حال کار هستند، چه وظیفهای بر عهده دارند؟
اسم این بومها چنگ سنگین بوده و دو دستگاه از آن در شرکت موجود می باشد. نام آنها چنگ «sennebogen» است. وظیفهی این دو چنگ بارگیری قراضه درون زنبیل جهت انتقال به وسیله زنبیل کش به سایت فولادسازی است. سیاست آتی شرکت انتقال بیشترین حجم قراضه از طریق همین زنبیلکشهاست. به همین خاطر آماده بکاری این دو چنگ در مجموعه بیش از پیش برایمان اهمیت دارد.
محلهای استقرار زنبیل در سایت فولادسازی به «جی» معروف هستند و هر کدام مربوط به یک یا چند کوره است. در حال حاضر زنبیل قراضهی جی یک و جی دو از طریق زنبیلکش تامین میگردد. برنامهریزی پیش رو شارژ زنبیل در جی 3 الی جی 5 به وسیله زنبیلکش می باشد.
وظایف کارکنان فولاد در فرآیند فرآوری قراضه چیست؟
پس از تحویل گرفتن قراضهی فرآوری شده فعالیت کارکنان فولاد آغاز میشود. درجهبندی، ارزیابی، ارزشگذاری، تعیین درصد افت و ناخالصی، مراحلی کارشناسی است که کارکنان فولادی برای رسیدن به بهترین محصول انجام میدهند.
از آنجایی که روند ورود و خروج قراضه به صورت شبانهروزی است، کارکنان به صورت شیفت در محل کار حضور دارند. نکتهی قابل توجه سیستمی بودن مسیر ارزیابی از شروع تا پایان است. بطوری که همهی مراحل ثبت رایانه شده و در سیستم یکپارچه مدیریت قابل رویت و پیگیری است. البته علاوه بر قراضهای که از بیرون شرکت وارد میشود، مقداری هم ضایعات فلزی متعلق به شرکت فولاد خوزستان نیز در کارگاه ضایعات فلزی موجود است که همان فرآیند را طی میکند. تعهد، تخصص و دانش فنی منجر به بدست آمدن نتایج بهتر میشود.
از دیگر وظایف واحد، استحصال فولاد از پاتیلهای طرح مذابی است؛ لزوم و فرآیند این مسئولیت را بفرمایید؟
وظیفهی دیگر واحد تحویلگیری پاتیل های طرح مذابی ارسالی از سایت فولادسازی است. یکی از پروژههای طاقتفرسای واحد استحصال فولاد از ضایعات فلزی و غیرفلزی است؛ وظیفهای که شاید کمتر کسی در شرکت از آن خبر داشته باشد.
به طور متوسط روزانه 13 الی 15 پاتیل طرح مذابی از سایت فولاد سازی به واحد ارسال میشود. وزن این پاتیلها به 20 تن هم میرسد. در گذشته برش خرسک ها در محیط باز انجام میشد که از لحاظ زیست محیطی تاثیرات مخرب داشت. با ابتکاری که از سوی متخصصین صورت گرفت، محلهایی به نام اتاقک برش ساخته شد که علاوه بر مسائل زیست محیطی، ایمنی افراد را به شدت افزایش داد. در این محل غبارگیرها در حال کار بوده و از انتشار آلودگی وگازهای مخرب در محیط جلوگیری مینمایند.
با اجرای طرح پیشنهادی، درون پاتیلها با آجر خشتی معمولی به چهار قسمت تقسیم و همین امر سبب تبدیل شدن خرسکها به قطعات کوچکتر و قابل حمل و جابجایی جهت برش در سیستم غبارگیر شد.
از دیگر فعالیتهای کارگاه میتوان به بهرهبرداری از سیستم جدید تفکیک ضایعات فلزی از غیرفلزی (اسکرین) در دو سال گذشته اشاره نمود که سبب حداکثر جداسازی و بازیافت فلزات از ضایعات غیرفلزی میشود.
افرادی به صورت دائمی در حال برشکاری ضایعات درون واحد هستند در مورد این افراد توضیح دهید؟
برشکاران واحد به دو دسته تقسیم میشوند: گروه اول، برشکاران سایت قراضه، که وظیفهشان استانداردسازی قراضه است. گروه دوم برشکاران خرسک هستند که استانداردسازی را انجام میدهند. پس از اینکه قطعات به ابعاد استاندارد تبدیل شدند، به وسیلهی بیل مکانیکی متصل به چنگ بارگیری و به سمت فولادسازی روانه میشوند. در واقع میتوان گفت کارگاه ضایعات فلزی در ابتدا و انتهای فرآیند تولید فولاد در شرکت نقش قابل توجهی دارد. در ابتدای فرآیند، وظیفه تامین و ارسال قراضهی فرآوری شده را جهت شارژ در کورههای قوس الکتریکی و در انتها نیز وظیفه مهیا نمودن فضا جهت تحویل و تخلیه پاتیلهای طرح مذابی را بر عهده دارد.
در پایان اگر مطلبی هست بیان کنید؟
کارگاه ضایعات فلزی به مانند دیگر واحدهای شرکت فولاد خوزستان، مانند حلقهای از زنجیر عمل میکند که بتواند در روند تولید پایدار و با کیفیت گام بردارد. به همکاران فولادی اطمینان میدهیم کارکنان این واحد با تکیه بر دانش فنی و تجربهای که از پیشکسوتان خود کسب کردهاند، حداکثر تلاش خود را به کار میگیرند که بهترین محصول را در اختیار فولادسازی قرار دهند.
نگارنده ابراهیم متین سیرت