سطوح دسترسی به منابع مالی در بنگاههای تجاری به عوامل متعددی وابسته است. امروزه وجود سرمایه در گردش و تامین نقدینگی شرکتها و واحدهای تولیدی بهعنوان نخستین مشکل در تداوم امر تولید و توسعه شرکتها معرفی میشود. فقدان سیستم مناسب مالی، مشکلات ناشی از قوانین و مقررات، نیاز به وثایق سنگین، وجود ریسکهای گوناگون و نوسان در مولفههای اقتصادی ایران بار مشکلات را برای تامین مالی مناسب و بهموقع شرکتها افزایش داده است.
صنعت فولاد را میتوان یکی از هزینهبرترین صنایع تولیدی دانست که در کنار سودآوری مناسب به تامینمالی بسیار زیاد نیازمند است. تامین مواد اولیه، نیاز به ابزارهای صنعتی، زمان دوره تولید، فروش محصولات و درنهایت بازگشت سرمایه و سود، اثر قابلتوجهی در طرحهای توسعه در این صنعت دارد و دسترسی به منابع مالی مناسب نخستین حلقه از این زنجیره در تولید ارزشافزوده است.
دستیابی به اعتبارات منابع مالی در بنگاههای تولیدی، اقتصادی و تجاری به عوامل متعددی وابسته است. امروزه وجود سرمایه در گردش و تامین نقدینگی شرکتها و واحدهای تولیدی بهعنوان نخستین مشکل در تداوم امر تولید و توسعه شرکتها دانسته میشود. عواملی همچون، فقدان سیستم مناسب مالی، مشکلات ناشی از قوانین و مقررات، نیاز به وثایق سنگین، وجود ریسکهای گوناگون و نوسان در مولفههای اقتصادی ایران بار مشکلات را برای تامین مالی مناسب و بهموقع شرکتها افزایش داده است. صنعت فولاد را میتوان یکی از هزینهبرترین صنایع تولیدی دانست که در کنار سودآوری مناسب به تامینمالی بسیار زیاد نیازمند است. تامین مواد اولیه، نیاز به ابزارهای صنعتی، زمان دوره تولید، فروش محصولات و درنهایت بازگشت سرمایه و سود، اثر قابلتوجهی در طرحهای توسعه در این صنعت دارد و دسترسی به منابع مالی مناسب نخستین حلقه از این زنجیره در تولید ارزشافزوده است.
دسترسی مناسب به اعتبارات کافی، یکی از مهمترین پیشنیازها در راستای توسعه شرکتهای تولیدی مادر و بنگاههای اقتصادی است. اعتبارات را میتوان شریان اصلی توسعه صنعتی دانست. دسترسی به این شریان اساسی در ایران با مشکلات بسیار زیادی همراه است. برخی از اساسیترین مشکلات در این زمینه عبارتاند از:
• قوانین متعدد حوزههای بانکی و بروکراسیهای شدید اداری
• سطح حد اعتباری بنگاههای اقتصادی
• تامین تضمین موردنظر بانکها و برخی وثایق سنگین مطالبه شده از صاحبان صنایع
• نرخ پوشش ریسک در جذب سرمایه خارجی
• مشکلات در روابط بین بانکها
علاوه بر موارد فوق، افزایش بدون وقفه و پیوسته نرخ ارز در سالهای اخیر در کنار ضرورت نیاز بنگاههای اقتصادی برای جذب سرمایه و تامین نقدینگی، نرخ تامینمالی را برای کشور بسیار گرانتر کرده است، بهنحویکه میتوان گفت در شرایط مشابه و در مقایسه یا سایر کشورهای جهان، نرخ مذکور بسیار افزایش داشته است و آثار منفی آن بر بنگاههای اقتصادی ایران غیرقابلانکار است.
بازار سرمایه در نقش بازیگر تامین مالی
بازارهای سرمایهای و کالایی (مانند بورس کالا) میتوانند در ارائه اعتبارات لازم برای بنگاههای تولیدی نقش بسیار مهمی را ایفا کنند. این بازارها با شرط تسهیل در قوانین و مقررات دستوپا گیر موجود که در امر صدور مجوز مراجع ذیربط مشکلات متعددی را ایجاد کردهاند، در تامین منابع اثرگذاری بسیاری دارند. در این راستا توجه به موارد ذیل میتواند به اثرگذاری بازارهای سرمایهای در بنگاههای اقتصادی کمک بیشتری کند:
• ارائه تسهیلات در هنگام مطالبه وثایق و ضمانتنامهها
• ایجاد نرخهای بهره منطقیتر (بهویژه در مورد اجرای طرحهای سرمایهای)
• در نظر گرفتن مدت بازپرداخت اعتبارات و تسهیلات، متناسب با بازههای زمانی اجرا و نیز میزان بازدهی طرحها و ...
بدیهی است که توجه به موارد فوق میتواند بازارهای سرمایهای را بهعنوان جایگزین قابلاتکا برای تامین سرمایههای در گردش در اجرای طرحهای سرمایهای بنگاههای اقتصادی و واحدهای صنعتی معرفی کند؛ البته رعایت اعتبارسنجیهای دقیق و معتبر نیز یکی از شرطهای اصلی است که بهموازات تامین مالی از طریق سیستم بانکی باید صورت پذیرد.
مشکل محدودیت اعتبارات اسناد خارجی
بدیهی است که در شرایط کنونی استفاده از مکانیسمهای اعتبار اسناد خارجی (LC) برای واردات مواد، قطعات مصرفی و یا سرمایهای با مسائل بسیاری درگیر است؛ علاوهبراین تحریم سیستم بانکی نیز به محدود شدن روابط کارگزاریهای بانکی و بانکهای بینالمللی منجر شده است. در ضمن در داخل کشور نیز استفاده از روشهای تامین مالی به کمک اعتبار اسنادی با توجه به تمایل بنگاههای اقتصادی، اقبال عمومی و کارآیی لازم را ندارد. فقدان ابزار مناسب برای پوشش نرخ ارز در خصوص استفاده از منابع و تسهیلات ارزی از جمله یوزانس نیز از مشکلات پیشروی بنگاههای اقتصادی است.
مهمترین روشهای تامین مالی شرکت فولاد خوزستان برای برنامههای تولیدی و اجرای طرحهای توسعهای عبارتاند از:
• جذب تسهیلات سرمایه در گردش
• استفاده از اهرم تامین مالی بدهی
• پذیرش اعتبار اسنادی (در موارد محدود)
• اخذ ضمانت (فروش محصولات)
در موارد فوق چند مساله حائز اهمیت است؛ نخست آنکه وجود سرمایه در گردش یکی از مهمترین بخشهای تولید را در بر میگیرد. همواره کمبود نقدینگی در واحدهای تولیدی بهعنوان یکی از بزرگترین معضلات و چالشهای واحدهای تجاری و تولیدی عنوان میشود. بدیهی است که با کاهش ارزش ریال در برابر ارزهای خارجی نیاز واحدهای تولیدی به نقدینگی افزایش مییابد. این مهم در یکی دو سال اخیر به وضوح قابل مشاهده است و افزایش چند برابری قیمت دلار در برابر ریال، به چند برابر شدن نیاز آنها به نقدینگی شده است. واحدهای تولیدی برای تهیه واردات مواد اولیه و قطعات یدکی نیازمند تأمین ارز در زمان مناسب از سوی بانک مرکزی هستند و اگر ارز آنها به موقع و به اندازه مورد نیاز تأمین نشود، با خطراتی نظیر توقف در تولید مواجه خواهند شد. دوم آنکه پایین بودن سطح سرمایه در گردش ناشی از عوامل گوناگونی است که از وجوه درونی و بیرونی میتوان به آن پرداخت. وجه درونی آن مانند نوع ترکیببندی ساختار جذب سرمایه و تامین مالی بنگاههای اقتصادی و وجه بیرونی آن ناشی از عدم وجود نهادهای کارآمد در راستای تامین مالی و موضوعات سرمایهای است.
از دیگر سوی، مشکلات بیثباتی اقتصادی، سرمایه در گردش واحدهای تولیدی را با خطرات بسیاری مواجه کرده و میکند. افزایش شدید نرخ ارز، رشد قیمت سوخت و حاملهای انرژی و محدود شدن سازوکارهای اعتبار اسنادی برای واردات کالاهای موردنیاز، محدود شدن سامانههای پرداخت در لحظه برای خرید بهموقع اقلام مورد نیاز واحدهای صنعتی از جمله این خطرات هستند.
از جمله راهکارهایی که میتوان برای رفع و یا کاهش این مشکلات به آن پرداخت، ایجاد زیرساختهای لازم برای رفع مسائل ناشی از تحریم نظام بانکی، معرفی ابزارهای مالی مناسب و مواردی از این دست است. بدیهی است که توجه به این مولفهها میتواند در کاهش ریسک بانکها و جلوگیری از تعویق در ارائه تسهیلات از سوی آنها اثر بسزایی داشته باشد.
سوتیتر
استفاده از روشهای تامین مالی با استفاده از اعتبار اسنادی با توجه به تمایل بنگاههای اقتصادی، از اقبال عمومی و کارآیی لازم برخوردار نیست. فقدان ابزار مناسب برای پوشش نرخ ارز در خصوص استفاده از منابع و تسهیلات ارزی از جمله یوزانس نیز از مشکلات پیشروی بنگاههای اقتصادی است.